bidari-eslami1392

bidari-eslami1392

bidari-eslami1392
bidari-eslami1392

bidari-eslami1392

bidari-eslami1392

جوانان و بیداری اسلامی از منظر امام خمینی (ره)

  جوانان و بیداری اسلامی از منظر امام خمینی (ره)

 

امام خمینی (ره) از زوایای خاصی به جوانان می نگریست و همواره توجه زیادی را به جوانان معطوف می داشت. امام راحل به خوبی دریافته بودند که جوانان در جریان نهضت اسلامی در دهه 40 و 50 و هم چنین دهه 60 و بحران جنگ تحمیلی، نقش تعیین کننده ای ایفا کردند و آینده انقلاب نیز به آنها وابسته است.
امام خمینی (ره) پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران نیز همواره بر حضور جوانان در صحنه تاکید داشتند و علاوه بر ایفای نقش سیاسی، بر نقش فرهنگی و اجتماعی آنان نیز تاکید کردند تا بدین ترتیب علاوه بر تأمین نیازهای وقت جامعه، آینده انقلاب نیز تضمین گردد.

¤¤¤

اسلام آخرین و کامل ترین دین الهی است. از این رو، در همه زمان ها و در تمام مکان ها توانایی اداره زندگی سیاسی، اجتماعی و معنوی انسان ها را داراست و می تواند پاسخگوی همه نیازهای مادی و معنوی بشر باشد.
اسلام با کرامت و شرافتی که برای انسان قائل است هرگز نمی پسندد که این انسان زیر چکمه ظالمان متلاشی شود و ذهنش انباشته از خرافات و افکار نابخردانه گردد.
اسلام می خواهد بشریت به ویژه مستضعفان و ستمدیدگان را رها سازد، ستم و ستمکاران و تباهی ها را از میان بردارد و انسان ها را از کرامت خودشان آگاه سازد و آنان را از ستم جباران و مالکان رهایی بخشد و از زلال تعالیم حیات بخش الهی سیرابشان کند.
مردمی را که در تحت نظام های شرک آلود و تحت ظلم استبداد داخلی و استعمار خارجی قرار گرفته اند را بیدار می کند تا با استشمام رایحه آزادی و ایمان به خدای یگانه با پیام حیات بخش اسلام ناب محمدی (ص) به خروش آیند و علیه نظام های ستم پیشه به پا خیزند به همین دلیل اسلام اجازه جهاد و مبارزه با ستمکاران را به مسلمین داده و آن را یک ارزش والا به شمار می آورد و برای همه مسلمانان دفاع از مظلوم و مبارزه با ظالم را یک وظیفه عمومی می داند.

امام خمینی (ره) در کتاب ولایت فقیه می فرمایند: وظیفه همه علمای اسلام و همه مسلمانان است که به این وضع ظالمانه پایان دهند و در این راه که راه سعادت صدها میلیون انسان است، حکومت های ظالم را سرنگون کنند و حکومت اسلامی را تشکیل دهند ( ولایت فقیه، ص 35). ولی متأسفانه طی سده های گذشته توسط حکام و پادشاهان ممالک اسلامی سعی شده احکام اسلام را در اداره امور کشور بسیار کم رنگ نمایند و به حداقل برسانند .

در قرون اخیر نیز استعمارگران با تمام توان نظامی، رسانه ای و تبلیغاتی خود کوشیده اند دین را از سیاست جدا نمایند و به حکام و روشنفکران جوامع اسلامی نیز چنین القا نموده اند که عقب ماندگی کشورهای اسلامی به علت اسلام و تدین و دینداری مردمانشان و نفوذ اسلام در امور اجتماعی و سیاسی مملکتشان است و برای ترقّی و پیشرفت و مدرن شدن باید دین را از سیاست جدا کنید و اسلام را فقط در محدوده یک سری عقاید و اعمال عبادی فردی شناسایی می کنند.
ولی با مراجعه به متن قرآن کریم و سنت رسول اکرم (ص) و ائمه معصومین (ع) و اندیشه علما و

اسلام آخرین و کامل ترین دین الهی است. از این رو، در همه زمان ها و در تمام مکان ها توانایی اداره زندگی سیاسی، اجتماعی و معنوی انسان ها را داراست و می تواند پاسخگوی همه نیازهای مادی و معنوی بشر باشد.

دانشمندان بزگوار اسلام آشکار می شود که اسلام تا چه حد قدرت سازگاری و انعطاف پذیری با مقتضیات زمان و توانایی برای اداره همه امور اجتماعی و اسلامی را دارد.

از این رو، امروزه مصلحین و اندیشمندان اسلامی با توجه به اندیشه سیاسی اسلام در حال یافتن راهی برای تحول و اصلاح ساختار سیاسی و اجتماعی جامعه استعمار و استبداد زده خود و همچنین ارائه الگویی اسلامی به منظور فراهم آوردن سرنوشت بهتر و مطلوب تر بر پایه اصول و تعالیم اسلامی می باشند. امروزه جهان اسلام به توانایی های خود پی برده و خواهان بازگشت به گذشته شکوهمند و تمدن ساز خود می باشد.
گرایش انسان معاصر به اسلام به ویژه پس از ناتوانی کمونیسم و لیبرالیسم غربی در هدایت مادی و معنوی بشر پی آمد این ناتوانی در اداره جامعه و احساس عدم خوشبختی حتی در جوامع غربی است. نارضایتی های اجتماعی از جمله اعتراضات پی در پی در کشورهای غربی به خصوص معترضان وال استریت، افول و شکست لیبرال دموکراسی غرب را نمایان ساخت.

کلیسای واتیکان در بیانه ای اعلام کرده است که در سال های اخیر آمار پیروان دین اسلام به میزان سه میلیون نفر از مسیحیت پیشی گرفته است که این امر به سبب گرایش تعداد زیادی از غربیان به دین اسلام است.
بر اساس این بیانه با وجود تبلیغات مسموم غرب علیه اسلام گرایش به این دین بسیار است و در حال حاضر آمار مسلمین جهان از مرز یک میلیارد و سی و دو میلیون نفر گذشته است که این آمار سه میلیون بیش از مسیحیان است.
این بیانیه می افزاید در سال های اخیر با وجود تبلیغات مسموم علیه اسلام و هزینه های بسیار برای تبلیغ یهودیت، گرایش ها به اسلام زیاد بوده و این امر حتی در میان پیروان مسیحیت و یهودیت نیز مشهود بوده است.

متعاقب این مسائل بشر امروز به دنبال راهی جدید است و اسلام به عنوان آخرین و متکامل ترین دین که متضمن سعادت دنیا و اخرت بشر می باشد مورد توجه همه اندیشمندان و مصلحان جهان به ویژه جهان اسلام قرار گرفته است.
این گرایش به خصوص با پیروزی انقلاب اسلامی ایران و پیشرفت های چشمگیر آن در عرصه های مختلف علمی، اقتصادی و نظامی به اوج خود رسیده و به گونه ای که پدیده ای جدید به نام بیداری اسلامی شکل گرفته است و ما هر روز در کشورهای عربی و اسلامی شاهد تظاهرات و حضور میلیونی مسلمانان و گروه های اسلامی به ویژه جوانان می باشیم که با شعارهای خود می خواهند بر اساس زیست اسلامی زندگی کنند و بر پایه تعالیم عالیه اسلامی حکومت تشکیل دهند.
در طول تاریخ به ویژه تاریخ اسلام همواره جوانان به دلیل سرشت پاک و بی آلایش و آزادی طلبی و روحیه اعتراض و سازش ناپذیری و جسارت و آلوده نشدن به امور دنیوی، اولین گروه هایی بوده اند که به پیامبران و مصلحان بشر گرویده اند و به دفاع از حق و مظلوم و مبارزه با ظلم و ستمگران قیام کرده اند و پیامبر اسلام با توجه به این ویژگی ها عنایت خاصی به جوانان داشته اند به طوری که بیشتر پیروان و علاقه مندان اولیه پیامبر اسلام جوانان بودند که با تمام وجود به پیامبر اکرم (ص) و دین اسلام اعتقاد و ایمان داشتند و تا آخرین قطره های خون خود در راه اسلام وپیامبر جان فشانی کردند و شکنجه شدند ولی از ایمان و اعتقاد خود دست نکشیدند.
یک نمونه بارز از توجه پیامبر اسلام به جوانان انتخاب اسامه جوان به فرماندهی کل سپاه اسلام در آخرین جنگ توسط پیامبر و اعتراض بزرگان و ریش سفیدان وپاسخ

در طول تاریخ به ویژه تاریخ اسلام همواره جوانان به دلیل سرشت پاک و بی آلایش و آزادی طلبی و روحیه اعتراض و سازش ناپذیری و جسارت و آلوده نشدن به امور دنیوی، اولین گروه هایی بوده اند که به پیامبران و مصلحان بشر گرویده اند

محکم و دفاع پیامبر از او می باشد.
   در قرآن کریم نیز همواره به جوانان اشاره های ویژه ای شده. قرآن کریم در آیات مختلف به عنصر جوانی به عنوان یک نیروی بالنده اشاره دارد. در «سوره بقره آیه 247»، وقتی پیامبر بنی اسرائیل، طالوت را که یک جوان بود به پادشاهی انتخاب می کند کهن سالان و ثروتمندان قوم به او اعتراض می کنند و پیامبر در پاسخ می گوید، شایستگی طالوت جوان به این علت است که خداوند او را برگزیده است زیرا او از نظر علم و توانایی جسمی قوی تر از دیگران است.
   در «سوره کهف آیه 10» نیز اصحاب کهف را جوانانی مومن و شجاع معرفی می کند که نسبت به ظلم حاکمان معترض اند ( اگر چه برخی از آنان از طبقه حاکمه هستند) که به علت حق طلبی مورد تعقیب و آزار عوامل حکومت ستمگر قرار گرفته اند و به غار پناه می برند و خداوند آنان را با خواب طولانی نجات می دهد. در «سوره انبیاء آیه 60» حضرت ابراهیم را جوانی شجاع معرفی می کند که توانسته بت ها را بشکند و در سوره یوسف نیز پاکدامنی و مخالفت با هوای نفس یوسف جوان را به عنوان الگو و اسوه ای برای جوانان جهت خودسازی و آماده شدن برای پذیرش مسئولیت های بزرگ در آینده معرفی می کند.

بیداری اسلامی


با مطالعه تاریخ اسلام در دو صده اخیر برخی از بزرگان و علما به چشم می خورند که همچون ستارگان در آسمان این جوامع می درخشند.
   اینان هادیانی رستگارند که با مشاهده بحران زدگی جوامع اسلامی در اثر رسوخ آموزه های استکباری غرب، بانگ بیداری سر می دهند و حتی جان شیرین خود را نیز برای اینکه فریاد بیدار باششان به گوش همه مسلمین برسد اعطا می کنند.
اینان احیاگران و پیشقراولان بیداری اسلامی در جوامع اسلامی اند که با یافتن نقاط ضعف، فریاد وحدت امت اسلامی را سر می دهند و تمام عمر خود را وقف بیدار کردن مسلمین و احیای دوران طلایی اسلامی در صدر اسلام را آرزو می کنند. دغدغه این نسل از مردان خدا، بیداری اسلامی بوده و هست.

   بیداری اسلامی یعنی دعوت مجدد به اسلام و احیای ارزش های اسلامی و دعوت به سوی احیای ارزش های اسلامی است. توجه مردم به احیای اسلام به عنوان حافظ هویت ملی و دینی آنها و ایستادگی در برابر استعمار، نتیجه بیداری اسلامی بوده که با عنایت به تاریخ متوجه خواهیم شد که برخاسته از ایران است.
 
   تاریخ بیداری در اسلام به وسعت کل تاریخ اسلام است، از بدو القای دین حنیف اسلام به قلب و روح پیامبر اکرم (ص) تا هم اکنون در جهان حاضر این گونه بوده. دین حنیف اسلام از زمان نزول به جان مبارک پیامبر (ص) و زمانی که توسط ایشان منتشر گشت صرفاً در حد و اندازه یک دین که رابطه خلق را با باریتعالی تنظیم می ساخت، باقی نماند، بلکه اسلام از آغاز به سان یک فرهنگ می نمود، به سان یک سبک زندگی.
  اسلام کل حیات زیستی مسلمین را به سامان می سازد و برای انسان ها از لحظه تولد تا لحظه مرگ و حتی بربای حیات پس از مرگ نیز برنامه دارد. اسلام تمامی عرصه های حیات انسانی را از عرصه های اقتصادی گرفته تا فرهنگی، سیاسی و اجتماعی را پوشش می دهد.
   در دین حنیف اسلام جایی برای خواب و غفلت وجود ندارد و هیچ عرصه ای خالی از برنامه نیست. از این رو این دین حنیف به مثابه یک بیدار باش برای بشر است، بشری که در کوچه راه بی کسی وا می ماند و معنا را از دست می دهد. اسلام معنا را به تمامی عرصه های زیستی انسان مسلمان تزریق می کند تا در پرتو آیه ها و آموزه های قدسی

بیداری اسلامی یعنی دعوت مجدد به اسلام و احیای ارزش های اسلامی و دعوت به سوی احیای ارزش های اسلامی است.

خود، انسان های مسلمان را حیاتی شایسته عطا فرماید، حیاتی نه صرفاً دنیوی بلکه حیاتی رو به سوی تعالی.

  تاریخ بیداری اسلام در جهان اسلام، در دوران اخیرتر به حدود 200 سال می رسد، این بیداری با آغاز موج استعمار کهن که با انقلاب مردمی فرانسه و انقلاب صنعتی هم زمان بود، آغاز شد. حاصل این انقلاب ها استعمار کشورهای استعمارگر علیه کشورهای جهان سوم و شمول کشورهای اسلامی بود.
   در واقع برخلاف نظر عده ای، انقلاب کبیر فرانسه برای جهان اسلام هیچ ثمری نداشت و تنها بعد از 9 سال از پیروزی انقلاب فرانسه، ناپلئون به مصر حمله برد. همزمان با حمله به مصر و با فاصله ای نه چندان دور، فرانسوی ها باقی شمال آفریقا را ا شغال کردند و نتیجه استعمار فرانسه در الجزایر حداقل یک میلیون شهید است.
   فرانسه در شمال آفریقا، روسیه در ایران، انگلیس در شبه قاره هند و آفریقا و ... مستعمراتی را بنا نهادند و بعد از حمله استعمارگران، بیداری اسلامی آغاز شد. یعنی توجه مردم به احیای اسلام به عنوان حافظ هویت ملی و دینی آنها و ایستادگی در برابر استعمار، نتیجه بیداری اسلامی بود و در حال حاضر ما شاهد موج جدیدی بیداری اسلامی هستیم که به اعتراف موافقان و مخالفان، برخاسته از ایران است.
   در تاریخ ایران شاهد مقاومت مرحوم حاج ملا علی کنی در مقابل قرارداد رویتر و فتوای تحریم تنباکوی میرزای شیرازی هستیم و سید جمال الدین اسدآبادی پیام بیداری اسلامی را از ایران به مصر برد و امروز دنباله همان تفکر اسلامی احیاء شده که سید جما ل الدین پرچم دار آن بوده است.
البته به این معنا نیست که ما متقابلاً از حرکتهای اسلامی دیگر کشورها بهره مند نبودیم. مثلاً حرکت «اخوان المسلمین» در ایران تأثیرهایی گذاشته است اما بیش تر این حرکت ها از ایران آغاز شده. اسلام خاصیت ذات وجودی خود را دارد و هر زمان که این موانع از مقابل او برداشته شود، گویی صدر اسلام است. در واقع بازگشت مردم به اسلام انسان را به یاد صدر اسلام می اندازد. شور و حالی که در بیداری اسلامی می بینیم در هیچ یک از ادیان شاهد نیستیم چرا که اسلام آخرین دین و دین همیشگی است.
    امام خمینی (ره) به عنوان بزرگترین بیدار گر جهان اسلام در دو سده اخیر شناخته شده و می شود. سه هدف عمده استعمار در جهت از میان بردن حرکت بیداری اسلامی، گسترش سکولاریسم، جدایی بین کشورهای اسلامی و عقب نگه داشتن کشورهای جهان اسلام بوده ولی با ظهور انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی (ره) همه نقشه های استعمار نقش بر آب شد و این انقلاب عظیم زمانی شکل گرفت که مسلمانان در اوج یأس و ناامیدی قرار داشتند.
  
  در واقع، مؤلفه های همچون تداخل دین و سیاست، وحدت دنیای اسلام و حرکت به سمت توسعه و پیشرفت را سه ویژگی مهم انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی(ره) می باشد که دقیقاً نقطه مقابل اهداف سه گانه استعمار در مهار و خاموشی بیداری اسلامی جهان اسلام بود. با این وصف می توان بزرگ ترین هدف امام خمینی(ره) را بیداری اسلامی دانست که امری مهم و با ارزش در عصر حاضر قلمداد می شود.

   اساساً باید موج بیداری اسلامی موجود در منطقه

تاریخ بیداری اسلام در جهان اسلام، در دوران اخیرتر به حدود 200 سال می رسد، این بیداری با آغاز موج استعمار کهن که با انقلاب مردمی فرانسه و انقلاب صنعتی هم زمان بود، آغاز شد.

را نتیجه اسلام سیاسی و گفتمان سیاسی برگرفته از انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی(ره) دانست.
   امام راحل در دکترین سیاسی خود فضای کنونی جهان را به خوبی ترسیم کرده است. از نظر ایشان، واقعیت این است که دول استکباری شرق و غرب وخصوصاً آمریکا و شوروی عملا جهان را به دو بخش آزاد و قرنطینه سیاسی تقسیم کرده اند.
   در بخش آزاد جهان این ابرقدرت ها هستند که هیچ مرز و حد و قانونی نمی شناسند و تجاوز به منافع دیگران و استعمار و استثمار و بردگی ملت ها را امری ضروری و کاملا توجیه شده و منطقی و منطبق با همه اصول و موازین خود ساخته و بین المللی می دانند.
  اما در بخش قرنطینه سیاسی که متاسفانه اکثر ملل ضعیف عالم و خصوصاً مسلمانان در آن محصور و زندانی شده اند، هیچ حق حیات واظهارنظری وجودندارد. همه قوانین و مقررات وفرمول ها، همان قوانین دیکته شده و دلخواه نظام های دست نشاندگان و دربرگیرنده منافع مستکبران خواهدبود.

فریادهای مسلمانان و دردمندان علیه ظالمین جهان که امروز در جهان اسلام صورت گرفته است همان پیش بینی حضرت امام (ره) است. امام تاکید داشتند که ما با اعلان برائت از مشرکین، تصمیم برآزادی انرژی متراکم جهان اسلام داشته و داریم و به یاری خداوند بزرگ و با دست فرزندان قرآن روزی این کار صورت خواهدگرفت.
 وان شاءالله روزی همه مسلمانان و دردمندان علیه ظالمین جهان فریاد زنند و اثبات کنند که ابرقدرت ها و نوکران و جیره خواران شان از منفورترین موجودات جهان هستند.

نسبت میان بیداری اسلامی و جوانان از دیدگاه امام خمینی (ره)

از نگاهی دیگر، ره آورد تأثیر گذار انقلاب اسلامی که سبب ایجاد موجی جدید در میان ملت های مسلمان شد، احیای دوباره گفتمان های به فراموشی سپرده شده مسلمانان در عرصه سیاست و اجتماع است.
   احیای گفتمانهایی چون آزادی، استقلال و وحدت که در بطن و ذات دین اسلام وجود دارد، به کشورهای امت اسلامی، قدرت و جسارت عرض اندام در مقابل قدرت های استکباری را داد . قدرت های سلطه گر برای نفوذ در میان کشورهای اسلامی با شگردهای خاصی چون ، تلاش برای القای برتری فرهنگ غرب به مسلمانان و درنتیجه بیگانگی فرهنگی آنان ، وارد عرصه شدند.
   آنان به خوبی دریافتند که با استحاله فرهنگ دینی مسلمانان، نه تنها راه برای تسلط فرهنگی و سیاسی آنان فراهم می گردد، بلکه قدرت مقاومت آنان در برابر تسلط نظامی و اقتصادی غرب نیز سلب می شود.
امام خمینی با زنده کردن اسلام و قوانین آن در ایران و الگوبخشی به کشورهای منطقه و جهان اسلام، آنان را به بازیابی هویت خود فراخواند تا در پرتو آن، از سیطره بی چون و چرای بیگانگان در زمینه های اقتصادی، سیاسی و نظامی جلوگیری به عمل آورد.
  ایشان فرمودند: من امیدوارم که مسلمانان جهان در آستانه قرن حاضر، گرفتاری های خود و منشأ آن را بدرستی ادراک کنند؛ و با اتحاد همه جانبه و اتکال به اسلام و در زیر پرچم پر افتخار آن، از قید و بندهای استعمارگران رهایی یابند.
   مسلمین ... باید با به هم پیوستگی صمیمانه و توجه به خداوند بزرگ و اسلام عزیز به فکر چاره برآیند. چاره، و یا مقدمه اساسی آن است که ملتهای مسلمان و دولتها ، اگر ملی هستند ، کوشش کنند تا وابستگی فکری خود را از غرب بزدایند و فرهنگ و اصالت خود را بیابند، و فرهنگ مترقی اسلام

اساساً باید موج بیداری اسلامی موجود در منطقه را نتیجه اسلام سیاسی و گفتمان سیاسی برگرفته از انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی(ره) دانست.

را - که الهام از وحی الهی می گیرد - بشناسند و بشناسانند (صحیفه امام، ج 10، ص: 395).
   به زعم امام (ره)، کشورهای اسلامی و مستضعفان جهان باید قدرت اسلامی خود را بیابند و از عربده های شرق و غرب و وابستگان و تفاله های آنان نهراسند و با اعتماد به خداوند تعالی و اتکال به قدرت اسلام و ایمان بپاخیزند و دست جنایتکاران را از کشورهای خود کوتاه نمایند (صحیفه امام، ج 15، ص: 6).
   اگر امروز قشرهای مختلف ملتها، از علمای دینی تا گویندگان و نویسندگان و روشن بینان متعهد، قیام همه جانبه نکنند و با بیدار کردن توده های عظیم انسانی- اسلامی به داد کشورها و ملتهای تحت ستم نرسند، کشورهایشان بی شک به نابودی و وابستگی همه جانبی بیشتر و بیشتر خواهد کشید، و غارتگران ملحد شرقی و بدتر از آنان ملحد غربی ریشه حیات آنان را می مکند و شرافت و ارزش های انسانی آنان را به باد فنا می سپارند (صحیفه امام، ج 15، ص: 6).
  
  امام خمینی تاکید داشتند که تنها راه گریز از وضعیت رخوت مسلمین رهایی از قید و بند های استعماری است و به مسلمانان تمامی کشورهای جهان توصیه می کردند که، از آنجا که شما در سلطه ی بیگانگان گرفتار مرگ تدریجی شده اید، باید بروحشت از مرگ غلبه کنید و از وجودجوانان پرشور وشهادت طلبی که حاضرند خطوط جبهه ی کفر را بشکنند استفاده نمایید.
  به فکر نگه داشتن وضع موجود نباشید .بلکه به فکر فرار از اسارت و رهایی از بردگی و یورش به دشمنان اسلام باشید که عزت وحیات در سایه مبارزه است و اولین گام در مبارزه اراده است و پس از آن تصمیم براین که سیادت کفر و شرک جهانی خصوصا آمریکا را برخود حرام کنید.
اما این مبارزه تا کجا باید ادامه پیداکند؟
درمنطق حضرت امام (ره)باید تا زمانی که مسلمانان به عظمت و اقتدار خود نائل نشده اند به مبارزه ادامه داد.
مسلمانان باید بدانند، تازمانی که تعادل قوا در جهان به نفع آنان برقرار نشود همیشه منافع بیگانگان برمنافع آنان مقدم می شود و هر روز شیطان بزرگ یا شوروی به بهانه ی حفظ منافع خود حادثه ای را به وجودمی آورند. راستی اگرمسلمانان مسائل خود را به صورت جدی با جهان خواران حل نکنند و لااقل خود را به مرز قدرت بزرگ جهان نرسانند آسوده خواهندبود؟هم اکنون اگرآمریکا یک کشور اسلامی را به بهانه ی حفظ منافع خویش باخاک یکسان کند، چه کسی جلوی او را خواهد گرفت؟پس راهی جز مبارزه نمانده است. وباید چنگ و دندان ابرقدرت ها و خصوصاً آمریکا را شکست و الزاماً یکی از دو راه را انتخاب نمود.

یاشهادت، یاپیروزی که در مکتب ما هردوی آنها پیروزی است. به بیان امام خمینی (ره) امروز که نسیم بیداری در سراسر جهان وزیدن گرفته و توطئه های فریباگر ستمکاران تا حدودی فاش شده است، وقت آن است که دلسوختگان واقعی مظلومان از هر قوم و قبیله و در هر مرز و بوم با قلم و بیان و اندیشه و فکر از جنایات ستمگران در طول تاریخ سیاه آنان پرده بردارند و پرونده های تجاوز آنان را به ساکنین این سیاره ارائه دهند.

و علما و دانشمندان سراسر جهان بویژه علما و متفکران اسلام بزرگ یکدل و یک جهت در راه نجات بشریت از تحت سلطه ظالمانه این اقلیت حیله باز و توطئه گر که با دسیسه ها و جنجال ها سلطه ظالمانه خود را بر جهانیان گسترده اند، بپاخیزند و با بیان و قلم و عمل خود خوف و هراس کاذبی را که بر مظلومان سایه افکنده است بزدایند (صحیفه امام، ج 18، ص: 331). 

 

 

 www.islamtimes.org/منبع